

موسیقی درمانی روشی است در جهت برخی اهداف درمانی با کمک موسیقی که میتواند مواردی از جمله تقویت و ساماندهی سلامت روحی و جسمی افراد را به دنبال داشته باشد. به عبارت دیگر از موسیقی درمانی برای بازیافت، نگهداری و تقویت سلامت جسمی و روحی و عاطفی استفاده میشود. این نوع روند درمانی توسط یک متخصص آموزش دیده انجام می شود و اغلب در بیمارستان ها، مراکز توانبخشی، مدارس، مراکز درمانی و آسایشگاه ها مورد استفاده قرار می گیرد .این درمان به عنوان یک حرفه در قرن بیستم پس از جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم پدید آمده است. بعد از جنگ هم نوازندگان آماتور و هم حرفه ای در بیمارستان های جانبازان حضور داشتند تا به جانبازانی که دچار آسیب های جسمی و روحی شده بودند کمک کنند. تأثیر موسیقی بر پاسخ های جسمی و عاطفی بیماران باعث شد که پزشکان و پرستاران خواستار استخدام نوازندگان شوند و بدین ترتیب آموزش این نوع درمان آغاز شد. موسیقی، قرنها به عنوان یک ابزار درمانی مورد استفاده قرار گرفته و نشان داده شده است که بر روی بسیاری از مناطق مغز از جمله مناطقی که در احساسات، شناخت، احساس و حرکت درگیر هستند، تأثیر می گذارد.
به طور کلی فعالیت های موسیقی درمانی بر پایه چند محور کلی استوار است که عبارتند از خواندن، نواختن، ساختن آهنگ، انجام حرکات موزیکال و بحث و گفتگو پیرامون موسیقی و سایر فعالیتهای مرتبط با آن. توجه اصلی در موسیقی درمانی هدفهای درمانی و توانبخشی است . نوع برنامه و فعالیت های موسیقی درمانی به نوع ناراحتی و مشکل بیمار و همچنین هدف درمان بستگی دارد . معمولا جلسات موسیقی درمانی از گروه های کوچک و هماهنگ تشکیل میشود . وقتی مراجع و درمانگر در ارتباط متقابل و فعال قرار می گیرند آرامشی او را فرا می گیرد و به تدریج تمایل پیدا می کند تا در حلقههای گروهی نیز شرکت کند. در واقع شرکت در این جلسات برای تقویت و ایجاد مهارتهای بعضاَ غیر موزیکال است وبیشتر به هدف های درمانی توجه میشود.
دو رویکرد و روش کلی در موسیقی درمانی مورد توجه و استفاده قرار میگیرد؛ روش فعال و روش غیرفعال.
در روش فعال کلیه کارها و اعمالی که در آن به ایجاد موسیقی و یا تولید ضرباهنگ مشخص منتج میشود، مدّنظر است. نواختن، خواندن و انجام حرکات موزون موسیقی. در این روش چنانچه فرد به فراگیری یک ساز تشویق شود آثار درمانی و تسریع روند بهبود به وضوح مشخص است. هر چند برای افرادی که از استرسهای روحی رنج میبرند، روند فراگیری یک ساز از سمت استاد باید کنترل شده و پلهای باشد تا چالشِ آموختن، خود به استرس دیگری دامن نزند. در این روش واکنشهای مختلف عاطفی، ذهنی، حسی و حرکتی تحریک و برانگیخته میشود و قابل مشاهده و اندازهگیری است. به عنوان نمونه تست استاندارد بِک (BDI) یکی از روشهایی است که چنانچه در مقاطع مختلف روی بیماری که مورد موسیقی درمانی قرار گرفته است اعمال شود، نتایج قابل اندازه تولید میکند. (برای نمونه به تحقیق خانم زهرا رحیمی و همکاران در دانشگاه شهید صدوقی یزد و یا دکتر انریک گوترز از انستیتو ملی روانپزشکی مکزیک بنگرید.)
در روش غیرفعال، شنیدن موسیقی و بهره بردن از اثرات آرامشبخش و متعادل کننده آن مدّنظر قرار میگیرد. در این روش بیشترین تاثیر و عملکرد در جهت بر انگیختن واکنش های عاطفی و ذهنی است. محور های اصلی برنامه موسیقی درمانی به روش غیرفعال، شنیدن موسیقی آرامشبخش و دریافت حس تعادل و توازن موجود در آن است. البته انتخاب موسیقی و تحلیل و تفسیر فرآیندهای نفهته درآن که بعضاَ جلسه بسیار آرامشبخش و خاطرهانگیزی را رقم میزند فقط زیر نظر متخصص موسیقی قابل انجام است و انجام تک نفره و شنیدن بیهدف موسیقی به این روند کمک چندانی نخواهد کرد.
با توجه به این که پردازش موسیقی در مغز در مناطقی متفاوت از مناطق درگیر در ادراک سایر اصوات از جمله گفتار صورت میپذیرد امروزه از موسیقی درمانی در توانبخشی ذهنی و جسمی و نیز کمک به رشد دقت شنیداری و بهبود توجه و تمرکز و در نهایت رشد مهارتهای گفتاری استفاده میشود. این امر در مورد کودکان مبتلا به اوتیسم و نیز مبتلایان به اختلال یادگیری بیشتر صدق میکند. همچنین در تحقیقی که توسط آقای سیاوش وهابی عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیها… اعظم انجام گرفت تأثیر روشهای موسیقی درمانی و تنآرامی بر اضطراب بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی مورد بررسی و اثبات قرار گرفته است. هنگامی که فرد پس از سکته مغزی در برقراری ارتباط دچار مشکل میشود، آواز خواندن کلمات یا عبارات کوتاهی که بر روی یک ملودی ساده تنظیم شده، اغلب میتواند باعث افزایش توانایی بیمار در گفتار شود. فردی که دچار اختلال در مهارتهای حرکتی شده است، میتواند با نواختن ملودی های ساده روی پیانو یا ضربه زدن به ریتم روی پوست سازهای کوبهای، مهارتهای حرکتی خوب را بهبود بخشد. همچنین گوش دادن به یک محرک ریتمیک میتواند به فرد در شروع هماهنگی و زمان حرکات کمک کند.
موسیقی درمانی به طور کلی نتایج مثبتی به همراه دارد، در حالی که موسیقی ممکن است به کاهش برخی از علائم بیماریها کمک کند، سایر روشهای درمانی مانند دارو، فیزیوتراپی یا روان درمانی می تواند در درمان قطعی این اختلالات موفق تر عمل کنند. هر چند باید به خاطر داشت، در حالی که امکان استفاده از هر نوع موسیقی در موسیقی درمانی وجود دارد، برای همه افراد نمیتوان از یک موسیقی مشابه استفاده کرد. نوع موسیقی غالباً به ترجیحات فرد و شرایطی که توسط آن فرد تجربه میشود بستگی دارد و برخی از اشکال موسیقی ممکن است در واقع باعث تحریک بیش از اندازه و ناخواسته افراد شوند. بنابراین، برای دستیابی به موفقیت در این روش، یک موسیقی درمان گر حرفهای باید در وهله اول متخصص موسیقی باشد تا بتواند معنا و مفهوم موسیقی انتخابی را به درستی درک کرده و از این راه به درمان بیماران و مدد جویانش کمک کند.
دکتر محمدهادی عیانبُد
عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان